گفت وگو با نادر طالب زاده، مستند ساز و فعال رسانه ای

ساخت وبلاگ

بزرگترین انفجار خبری دنیا

 

این روزها و به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، بازار بررسی دستاوردها و تأثیران این تحول بزرگ تاریخی و سیاسی قرن بیشتم گرم است. انقلاب ما در عرصه بین المللی نیز عامل تحولات بزرگی بود؛ ازجمله در حوزه رسانه# ها. طوری که مواجهه جهان غرب، به ویژه سران استکبار و استعمار جهانی با انقلاب اسلامی ایران، در عرصه رسانه# ای پدیدار بوده است. اما چه عواملی باعث تدثیرگذاری انقلاب سال 57 ایران بر تحولات رسانه ای جهان شد؟ شبکه های تلویزیونی و تراست های خبری طی 40 سال گذشته، چگونه با انقلاب و ملت ایران برخورد کردند؟ این انقلاب، در فضای رسانه ای داخل کشور چه تأثیراتی داشت؟ این ها پرسش هایی بود که پیش روی نادر# طالب# زاده،# فعال# رسانه ای و مجری برنامه تلویزیونی «عصر» قرار دادیم. طالب# زاده ، به دلیل ارتباط گسترده اش با عرصه بین الملل و همچنین فعال#ان رسانه ای در غرب، حرف های بسیاری برای گفتن دارد.(این مصاحبه در ویژه نامه 40 سالگی انقلاب روزنامه کیهان منتشر شده است.)

  • این روزها و به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، در همه زمینه ها به بررسی تأثیرات و دستاوردهای این انقلاب پرداخته می شود. اگر بخواهیم تأثیر انقلاب سال 57 بر فضای رسانه ای جهان را بررسی کنیم، تحلیل شما چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم. اول اینکه انقلاب اسلامی در سطح رسانه های جهانی تحول ایجاد کرد. انقلاب ما، خبر و خبرسازی را در دنیا تغییر داد. به چه معنی؟ به این معنی که بعد از انقلاب، یک حادثه طوفانی رخ داد و آن هم تسخیر سفارت آمریکا بود. اتفاقی که فقط به تسخیر سفارت خانه محدود نبود، بلکه بعد از آن هم ادامه داشت و آن را رها نشد؛ گفتیم آنجا مرکز جاسوسی بود و افراد شاغل در آن را به عنوان جاسوس معرفی و بازداشت کردیم؛ چون می خواستند در ایران و علیه انقلاب، کودتا کنند. این حادثه به قدری قوی و بزرگ بود که در آن زمان، پرداختن به ماجرای اشغال سفارت آمریکا در تهران در رسانه های آمریکایی تمامی نداشت و آن ها سیر نمی شدند. در نهایت به فکر این افتادند که با برنامه های خبری معمولی نمی توان حق مطلب را به طور کامل ادا کرد. به همین جهت، یک برنامه شبانه با عنوان نایت لاین (خط شبانه) ایجاد شد که فقط به موضوع به قول خودشان گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در تهران اختصاص داشت. در قدم بعدی، تت ترنر به این فکر افتاد که یک شبکه خبری ایجاد کند. گفت اصلا برویم یک شبکه خبری 24 ساعته ایجاد کنیم که نتیجه اش شبکه «سی ان ان» بود. این جریان رسانه ای درواقع، حاصل آن بود که ایران مقابل امپریالیسم آمریکا ایستاد و کوتاه نیامد. همه این اتفاقات، تحولی را ایجاد کرد که همان دگرگونی در ماهیت خبر بود و اینکه برای اولین بار در واکنش به انقلاب اسلامی ایران، یک شبکه خبری (سی ان ان) ایجاد شد. این یک واقعیت تاریخی است که نه آمریکایی ها و نه انگلیسی ها نخواهند گفت، اما عاملش انقلاب اسلامی ایران بودیم. ما یک جریان رسانه ای و خبری عظیم را در جهان ایجاد کردیم که آن هم ناشی از ایستادگی ما بود. این اولین انعکاس و تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی بر فضای رسانه ای جهان محسوب می شود. ادامه تحول و تأثیرات در طول مسیر پیش رفت. نکته مهم این است که این در خارج از ایران بود. یعنی اگر کسی بخواهد بگوید ریشه «سی ان ان» و اینکه تت ترنر به این فکر افتاد که این شبکه خبری را راه اندازی کند، بدون تردید ایستادگی جمهوری اسلامی ایران و انقلاب ما در مقابل زیاده خواهی آمریکا و کوتاه نیامدن ما را باید دانست. بله، ما رفتیم داخل سفارتشان و نیروهای آن ها را هم دستگیر و هم زندانی کردیم و کوتاه هم نیامدیم. زیرا از همان محل (لانه جاسوسی آمریکا) 25 سال قبل (28 مرداد سال 1332) کودتا کرده بودند. ما مرکز کودتا که اسمش سفارت آمریکا بود را گرفتیم تا دیگر توانند از این غلط ها کنند. پس به طور خلاصه باید گفت که بستن سفارت آمریکا در تهران، یک انفجار خبری بزرگ در جهان و به ویژه در غرب و به طور خاص تر در آمریکا بود. تأیید این مطلب هم این است که امام خمینی(ره) تسخیر سفارت آمریکا را انقلاب دوم نامیدند و آن را مهمتر از انقلاب اول دانستند. چون دیگر آمریکا نمی توانست از آنجا فتنه کند. این روزها که با محوریت سفارت آمریکا در ونزوئلا کودتا شده بیشتر در می یابیم که آن روز چه کار بجایی کردیم. چون موجب شد دوباره اسیر کودتا نشویم و همه چیز 25 سال به عقب برگردد.

در ادامه مسیر نیز تحول عظیمی در همه عرصه های رسانه اتفاق افتاد. به خاطر پویایی انقلاب، یک پویایی هم در عرصه رسانه به طور کم و بیش همیشه در کشور وجود داشته است. اینکه مردم ما مردمی بسیار آگاه هستند از نشانه های این پویایی رسانه ای است. شما وقتی مردم معمولی ما را بسنجید، از یک کشاورز یا دامدار روستایی گرفته تا صنعتگر و راننده تاکسی در وسط تهران را می بینید که همه، آگاهی سیاسی خیلی بالایی دارند. این هم به خاطر ماهیت رسانه ای و رسانه های انقلاب اسلامی است. امروز هم درحال رفتن به این سمت هستیم که ضمن حفظ خطوط قرمز، آزادی رسانه ای در حال افزایش است. الان به طور کلی می بینید که چقدر برنامه های انتقادی زیاد شده. موج جدیدی از فیلمسازهای انتقادی که قبلا خیلی کم بودند، امروز ظهور کرده و فعالیت می کنند.؛ در عرصه مستند#سازی موج جدیدی از مستند#سازان انقلابی ظاهر شده اند؛ این موج به عرصه درام هم رسیده است. یعنی حرف هایی که با مستند نمی توان گفت را با درام می گویند. نمونه هایی از این نوع فیلم های درام انتقادی و انقلابی را طی پنج شش سال اخیر دیده ایم. بنابراین، یک رشد و پویایی همراه با نوآوری در عرصه رسانه ای طی سال های پس از انقلاب داشته ایم.

  • یکی از وجوه تمایز انقلاب ما با سایر انقلاب ها از نظر رسانه ای، این است که امروز بعد از گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، حملات رسانه ای غرب نه تنها کمتر نشده بلکه بیشتر هم شده است. چرا ایران همیشه در صدر اخبار جهان است؟

دلیل این مسئله، مقاومت ایران در مقابل امپریالیسم است. مقاومت، یک مفهوم بین المللی است. یعنی برای همه انسان ها با هر دین و فرهنگ و ملیتی در هر نقطه از دنیا؛ ایستادگی و نه گفتن در مقابل زور و شکستن هیمنه قدرت ها، فوق العاده جذاب است. به همین دلیل هم خیلی از کسانی که از انقلاب اسلامی حمایت و طرفداری می کنند، غیر مسلمان هستند. آن ها از آزادگی و مقاومت ما در مقابل زورگویی حمایت می کنند. ما هر چند وقت یک بار، گروهی از روشنفکران غربی را به ایران دعوت می کنیم؛ 10 سال است که در حال کار کردن روی این پروژه هستیم. می بینیم که هر بار این افراد به ایران می آیند و بر می گردند مقاله هایی در حمایت از ایران و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی می نویسند، شاید از هر 50 نفری که به ایران می آیند، حداقل 20 یا 30 مقاله با این مضامین نوشته می شود؛ اغلبشان هم آدم های بسیار بزرگ و صاحب نامی هستند. این قدرت ایران به واقعیت ایران بر می گردد که در اینجا، فضا باز است و می توانند بیایند و ببینند. جذابیتش هم این است که پشت این ایدئولوژی قدرتی محکم ایستاده است. همین قدرت هم باعث می شود که حتی اگر تضاد هم درون انقلاب باشد، خودش درون خودش آن تضاد را حل می کند تا اصل انقلاب بماند. نمونه اش همین بحث FATF است که حتی در صورت رأی آوردن، باز هم جایی گیر می کند. چون اصلش درست نیست و قانونی محسوب می شود که فقط برای مقابله با جمهوری اسلامی خلق شده. بقیه حرف ها مثل مبارزه با پول شویی درباره این لایحه ، بازی است. واقعیت این است که دروغ و دغل بازی در جمهوری اسلامی هیچ گاه هضم نمی شود و بالاخره یک جایی کنار می رود. بیمه بودن انقلاب و جمهوری اسلامی نشان می دهد که خداوند هم به دلایل مختلفی به این جریان نظر دارد؛ یکی از دلایلش هم این است که امت حزب الله پای آن ایستاده است.

  • با توجه به اینکه فرمودید یکی از وجوه تمایز انقلاب اسلامی با سایر انقلاب های جهان، فطری بودن و معنویت گرایی این انقلاب است، جبهه معارض انقلاب برای ضربه زدن به این جنبه، چه تمهیداتی را در عرصه رسانه به کار می برد؟

یکی از تمهیدات آن ها برای تخریب این وجهه، معرفی ما به عنوان تروریست است. آن ها برای اینکه ما را تروریسم جلوه دهند، یک 11 سپتامبر خلق کردند. بعدا گفتند که در آن حادثه 9 نفر دست داشتند که بر فرض هم اگر این گونه باشد، هیچ ربطی به ما نداشتند چون آن ها وهابی و سلفی بودند. آن ها 11 سپتامبر را خلق کردند تا یک جنگ جهانی به بهانه مبارزه با تروریسم راه بیندازند و بعد بیایند و کل منطقه ما را اشغال کنند و در همه جا پایگاه بزنند. شما می بینید الان دور تا دور کشور ما پایگاه نظامی دارند. هدفشان هم از همه این تحرکات این بوده که ایران را محاصره و اشغال کنند. خلاصه اش اینکه هدفشان این است که به ایران برچسب تروریست بزنند. هدف FATF نیز همین است. بعد از 11 سپتامبر حتی دو ماه هم نمی گذرد که لایحه حمایت مالی از تروریسم را به این قانون اضافه می کنند که امروز بعد از 17 سال توانستند آن را به مجلس ایران بیاورند. برخی از نمایندگان مجلس نیز بدون اینکه متوجه شوند ابتدا آن را امضا کردند. درحالی که این لایحه ای که امضا شده، درواقع دست حزب الله را می بندد و حتی مانع فعالیت نیروی قدس سپاه می شود. جای سوال است که چرا عده ای زیر بار تصویب چنین قانونی رفتند. اصلا چنین لایحه ای را مایکل لدین، بورتون و نیوکان ها طراحی کردند. طراحی این لایحه در جهت اهداف حادثه 11 سپتامبر و یک دروغ بزرگ است. از برخی نمایندگان مجلس باید پرسید که چرا می ترسند و اصرار دارند که آن را تصویب کنند؟ من اضافه کنم که ما خیلی مشکوکیم که همزمان با بررسی و امضای این قانون، ارزش ریال یک چهارم شد. کما اینکه این روزها برای تصویب CTF معطل شدیم و دلار دوباره افزایش پیدا کرد. مشخص است که این ها به هم ربط دارند. من به این موضوع صددرصد شک دارم. بنابراین باید حواسمان جمع باشد که آن ها می خواهند برچسب تروریست به ما بدهند، درحالی که خودشان تروریست هستند. الان با ونزوئلا چه کار می کنند؟ به زور می گویند چون ما رئیس جمهور ونزوئلا را قبول نداریم، پس باید برکنار شود. وقتی همه سیاست های خود را با زور و ایجاد رعب و هراس پیش می برند، پس تروریست هستند. از جمهوری اسلامی هم می ترسند چون پشتش حزب الله است. آن ها می خواهند حزب الله را تروریست بخوانند و هدف FATF هم همین است. رئیس جمهور فرانسه اخیرا گفته که برنامه موشکی ایران باید محدود شود، اما خودشان در دوران جنگ تحمیلی یکی از تأمین کننده های موشک صدام بودند. آنوقت این فرانسه به ما می گوید که باید برنامه موشکی خودمان را محدود کنیم. آنچه هدف حمله غرب به ماست برچسب و لقب تروریسم است. لوایحی مثل FATF و CTF هم در همین جهت هستند. اگر روی این نقطه ایستادگی کنیم، ذره ای هم نخواهند توانست کاری کنند و در مقابل ایستادگی ایران زانو خواهند زد.

  • غربی ها چگونه از طریق ابزار رسانه، عملیات برچسب زنی علیه ایران را انجام می دهند؟

آن ها از طریق رسانه های اصلی شان این دروغ پردازی را به طور کامل جا انداخته اند. واقعیت این است که شبکه های اصلی در سطح جهان دست خودشان است. شبکه های اصلی که رئیس جمهور خودشان به حق به آن ها می گوید شبکه های دروغگو (فیک نیوز)، غربی ها به وسیله آن ها این برچسب زنی را انجام می دهند. هر چند که امروز در مقابل این فیک نیوز، یک آلترناتیو نیوز هم در حال رشد است. این گونه رسانه ها در آمریکا رو به افزایش هستند و خیلی از مردم متوجه دروغگویی رسانه های رسمی شده اند. در آمریکا، ممنوعیت های زیادی برای تثبیت دروغ برقرار است. تا حدی که در آمریکا اگر کسی بخواهد جایی استخدام شود و یا حتی اگر بخواهد خانه بخرد از او درباره 11 سپتامبر سوال می کنند. اگر واقعیت را درباره 11 سپتامبر بگوید، نمی تواند استخدام شود. همه مردم مجبور هستند روایت های دولتی را بپذیرند و بگویند چشم! در غیر این صورت حتی ممکن است خانه خودشان را هم از دست بدهند. پس مردم هم مجبور می شوند دهان خود را ببندند و به دولت بگویند هر چه شما می فرمایید! از این نوع ممنوعیت و سانسورها به وفور در آمریکا رایج و حاکم هست. حتی مسائل اخلاقی دیگری هم هست که واردش نمی شوم. طوری که الان یک فضای غیراخلاقی بسیار خطرناک در آمریکا ایجاد شده است. این مسائل هم از طریق تحمیل رسانه های رسمی انجام می شود. قبلا، مثلا در دهه 70 این طوری نبود. البته در آن دوران هم دروغ و بی اخلاقی در رسانه های آمریکا وجود داشت، اما در این حد نبود. به همین دلیل هم جنگ ویتنام تمام شد. چون مردم حقایق را فهمیدند و آنقدر تظاهرات کردند که نه تنها به آن جنگ پایان دادند که نیکسون هم استیضاح شد. اما الان چنین چیزی نیست. البته از آن طرف هم امکان جنگ داخلی و فروپاشی آمریکا وجود دارد. یعنی اگر روزی بخواهند رئیس جمهور فعلی آمریکا را استیضاح کنند، منجر به اتفاقی بسیار وحشتناک تر از فروپاشی شوروی خواهد شد. این اتفاق قابل پیش بینی است.

  • امکان دارد رسانه های آلترناتیو و به اصطلاح مستقل، که در حال رشد هستند، زمینه را برای این فروپاشی فراهم کنند؟

بله، همین الان در این مسیر هستند. مدتی است که خیلی از این رسانه ها به مردم آمریکا هشدار می دهند که پول های خود را به طلا و نقره تبدیل کنند، چون وقتی فروپاشی اتفاق بیفتد، دلار دیگر ارزشی نخواهد داشت. حدود 10 سال است که این گونه بحث ها در رسانه های مستقل آمریکا راه افتاده است.

  • بر گردیم به کشور خودمان! طی یک دهه گذشته، هجمه رسانه ای بسیار وسیعی علیه ایران راه افتاده و در این مدت، شبکه های تلویزیونی متعددی با سرمایه گذاری های صهیونیستی، غربی و عربی بر ضد کشور ما فعال شده اند. آیا سابقه داشته که این همه شبکه تلویزیونی علیه یک کشور فعال شود؟

نه هیچ وقت چنین هجمه رسانه ای علیه یک کشور در تاریخ سابقه نداشته است. حتی در دوران جنگ سرد نیز این گونه نفرت پراکنی، جوسازی و عملیات رسانه ای بر ضد یک کشور خاص جریان نداشت. به طور مثال، در کل دوران جنگ سرد، هیچ گاه اتفاقی مشابه 11 سپتامبر رخ نداد. عمق فاجعه در حادثه 11 سپتامبر سال 2001 در نیویورک این بود که آمریکا مردم خودش را برای امنیت اسرائیل به کشتن داد! در کل دوره 70 ساله جنگ سرد، آمریکا هیچ وقت چنین تقابلی را علیه طرف مقابل خود بروز نداده بود. البته خوشبختانه آمریکا امروز دچار درگیری های داخلی شده است؛ از یک طرف، دولت تعطیل می شود، از سوی دیگر رئیس جمهور به رسانه های خودشان می گوید دروغ گو! شکاف عمیقی اتفاق افتاده که آینده آمریکا را در ابهام فرو برده است.

  • یکی از شبکه های فعال علیه ایران، تلویزیون بی بی سی فارسی است. عملکرد این شبکه تلویزیونی را چطور ارزیابی می کنید؟

بی بی سی فارسی خیلی سطحی و ضعیف است. آدم هم کم دارند. به همین دلیل، یک سری آدم دسته سوم را دائم استفاده می کنند. یک سری افراد به عنوان کارشناس در بی بی سی فارسی حاضر می شوند که اطلاعاتشان درباره مسائل ایران بسیار ضعیف است. بیشتر هم منتظر یک بحران هستند تا جریان خبری راه بیندازند. با این حال گاهی اطلاعاتی را هم منعکس می کنند که رسانه های خودمان باید زودتر به آن مسائل بپردازند. اما به طور مشخص، وقتی به گفت وگو می رسند، می فهمیم که دستشان خیلی خالی است. همیشه گفته ام که اگر بی بی سی می خواهد تصویر درستی از دنیا نشان دهد باید با چند نفر از آمریکایی و اروپاییان منتقد خود غرب و به خصوص مخالفان اسرائیل مصاحبه کند. اما این خلاف سیاست های بی بی سی فارسی است. فقط از افرادی استفاده می کنند که در خدمت امپریالیسم و صهیونیسم هستند. ایران هم امروز یک قطب ایدئولوژیک است که در مقابل آن ها ایستاده و خیلی هم از ایران می ترسند.

  • کاملا مشخص است که هدف و راهبرد اصلی رسانه های فارسی زبان معاند، از جمله بی بی سی فارسی، نه فقط جمهوری اسلامی، بلکه زدن و تضعیف خود ایران است. اما باز هم جای سوال است که چرا عده ای که خود را ایرانی می دانند، حتی خانواده ها و نزدیکانشان در ایران ساکن هستند، باز هم خودشان را در اختیار این گونه شبکه ها قرار می دهند؟

این مسئله چندان پیچیده ای نیست و همیشه هم بوده. یعنی همواره یک تعداد از افراد فکر می کنند که این انقلاب دوامی نخواهد داشت و فرو خواهد پاشید. این یک شبهه عوامانه است. البته از نظر من چندان اهمیتی ندارد، چون هر چه تعداد این شبکه ها بیشتر بشود و هرچقدر هم ایران را بزنند، أثری نخواهد داشت. اما نکته مهم این است که ما باید انتقادات مردم را در رسانه های خودمان بیشتر پخش کنیم. کار رسانه های معاند، انتقاد سازنده نیست، بلکه بیشتر نوعی حمله در جهت تخریب کشور است. ابزارهای روز هم در دسترسشان است و استفاده می کنند. اما در کل، همان طور که گفتم، خیلی جای نگرانی نیست و حملاتشان چندان نیش ندارد.

  • جبهه رسانه ای خودی در مقابل این هجمه رسانه ای گسترده علیه ایران، چه باید بکند؟

در فضای مجازی، اتفاقات بسیار خوبی در حال رخ دادن است. در تلویزیون هم به نظرم خلاقیت بیشتر از گذشته شده و بیشتر هم خواهد شد. فضایی که برای فیلمسازهای منتقد جوان فراهم شده، بسیار جذاب است. همین امسال در جشنواره فیلم فجر کارهای انتقادی خوبی به نمایش در می آید؛ این فیلم ها، حرف هایی را مطرح می کنند که از حزب الله انتظار می رود بگوید. خودمان باید خودمان را نقد کنیم. دور کردن بلاها از کشور، فقط از دست خودمان بر می آید. امروز هم در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی فضای خوبی در اختیار داریم. هستیم، نمی ترسیم، می گوییم، می ایستیم و درست می کنیم. اگر مشکلاتی هم به خاطر کوتاهی برخی از مسئولین به وجود آمده، خودمان افشا و اصلاح خواهیم کرد. افشاگری مثبت، خیلی مهم است. یک نکته مهم این است که با افشاگری می توان مریضی ها را از بدن انقلاب بیرون کرد؛ با افشاگری و نقد باید از این پیکر، سرطان زدایی کرد. این هم اتفاقی است که در حال رخ دادن است. همیشه رو به بهتر بودن هستیم و خواهیم بود.

  • صداوسیما در حال تولید و پخش برنامه هایی به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب است. برای تأثیرگذاری بیشتر این گونه برنامه ها و انتقال مفاهیم انقلاب به نسل جدید از سوی رسانه ملی، شما چه پیشنهاداتی دارید؟

چیزی که برای خود من خیلی لذت بخش است، تولید و پخش مستندهای آرشیوی درباره تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی است. به ویژه در شبکه خبر، فیلم های آرشیوی از انقلاب را می بینم که تا به حال ندیده بودم. مسائل پشت صحنه، صحبت های بزرگان انقلاب و به ویژه سخنان امام خمینی(ره) از محتوایات بسیار خوب این برنامه هاست. این گونه برنامه ها خوب است. به نظرم، هر چقدر واقعی و صادقانه تر انقلاب را به کسانی که آن را ندیده بودند معرفی کنیم، تأثیرگذارتر خواهد بود. باید این تصاویر از آرشیوها خارج شوند و به نمایش در بیایند. این تصاویر همچنین می توانند، پیمان هایی که زمان انقلاب با مردم بسته شد را یادآوری کند؛ مثل صحبت های امام خمینی(ره) درباره مستضعفین. این مسائل در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب، جواب می دهد. تلویزیون هم باید شجاع باشد و بتواند این مسائل را یادآوری کند. به ویژه اینکه سال آینده، بسیار حساس خواهد بود؛ دشمن روی گزیدن انقلاب اسلامی خیلی حساب کرده و باید مراقب باشیم.

  • بازداشت مرضیه هاشمی، به عنوان یک خبرنگار آمریکایی که مخالف سیاست های آمریکا و طرفدار ایران است را هم می توان یکی از واکنش های آمریکا علیه 40 سالگی انقلاب اسلامی دانست؟

بله؛ خانم مرضیه هاشمی همیشه به آمریکا می رفت و هر وقت هم بر می گشت خود من با وی مصاحبه می کردم که چه اتفاقی در آمریکا افتاد و اف بی آی چه پرسش هایی از وی می کرد. اما امسال در آمریکا بازداشت شد. این از خصوصیات رفتاری این دوره از دولت آمریکاست. اما با هجمه وسیعی که در پرس تی وی و با حضور غلیظ آزادگان آمریکایی و ازجمله ملت اسلام در آن کشور در حمایت از ایشان شکل گرفت، باعث شد تا آمریکا تسلیم شود. طوری که هر 20 دقیقه یک نفر در دفاع از مرضیه هاشمی با شبکه پرس تی وی حرف می زد. یکی از کسانی که خیلی در پی آزادی وی بود، معاون آقای لوئیس فراخوان، رهبر  سیاه پوستان مسلمانان آمریکا بود. گروه سیاه پوستان مسلمان که مرضیه هاشمی را می شناختند و به او ارادت داشتند، یک اقلیت خطرناک در آمریکا هستند. بعد از ظهر همان روزی که اکبر محمد، معاون فراخوان سخنرانی کرد، در کمتر از یک روز، مرضیه هاشمی آزاد شد.

 

 

 

نگاهی به پرفروش ترین فیلم های سال...
ما را در سایت نگاهی به پرفروش ترین فیلم های سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arashfahim بازدید : 139 تاريخ : دوشنبه 19 فروردين 1398 ساعت: 22:12