حمله ویروسهای نامرئی با هدف مرگ روح و روان مردم
این روزها مردم ایران و بسیاری دیگر از کشورهای جهان با ویروسی درگیر هستند که دلیل اصلی خطرناک بودنش در ناپیدایی و شیوع مخفیانهاش است.
ویروسی که بدون سر و صدا وارد بدن انسان میشود و مدتی ساکت و ساکن است و به آرامی میزبانش را مبتلا و ناگهان به آن ضربه میزند؛ اگر جسم میزبان، بیمار و یا فاقد سیستم ایمنی قدرتمندی باشد، نتیجه ویروس نفوذ یافته مرگ خواهد بود. این ویروس، همان کووید19 است که به کرونا شهرت یافته است.
ماجرای ویروس کرونا شباهت زیادی به فرآیند «نفوذ فرهنگی» دارد! محیط فرهنگی ما پر از ویروسهایی است که جنگی نامرئی را علیه نظام ارزشی و فرهنگی راه انداختهاند. این ویروسها همهجا هستند و به آرامی در ساختار یا سازمانی جا خوش میکنند و مثل آفتی که درختی تناور را از پا در میآورد، میتوانند یک سازمان را در سکوت ویران کنند! هر چقدر ساختار یک سازمان معیوب و ضعیفتر باشد، این ویروسها هم به آن بیشتر ضربه میزنند.
نفوذ در همه جا هست، اما در حوزه فرهنگ و رسانه اهمیت دو چندانی دارد. اینجا دیگر با یک مسئله صرفا سیاسی و امنیتی مواجه نیستیم. بلکه نفوذ فرهنگی، تمامیت یک تمدن را از درون تهی میکند. حداقل خطر این جریان، تخریب روح و روان و فکر مردم است. حتی آدمهایی که هیچ نسبتی با حاکمیت و دستگاه سیاسی کشور ندارند، قربانی این ویروس میشوند.
این روزها، نفوذ فرهنگی نیز مانند ویروس کرونا، بیش از هر زمان دیگری اطراف ما را احاطه کرده است. نفوذ فرهنگی نیز مانند کرونا، زن و مرد و متدین و بیدین و حامی یا مخالف حکومت نمیشناسد؛ اگر به فکر تقویت سیستم ایمنی فرهنگی خودمان نباشیم و بهداشت را در محیطهای فرهنگی رعایت نکنیم، اخلاق و مرام همه ما از دم به عدم تبدیل خواهد شد.
اما منشأ «نفوذ فرهنگی» چیست؟ راههای مقابله با آن کدام است و چه باید کرد؟ در این گزارش به این موضوع میپردازیم. با ما همراه باشید.
هشدار نسبت به یک خطرِ جدی
«... در صد و پنجاه سال اخیر، استعمار روی فرهنگ کشور و جوانان و آموزش و پرورش ما اعمال نفوذ کرد و مردم را به بیکارگی و فساد و تباهی و اختلاف سوق داد، بدین علت بود که میخواستند ملت ما از منافع و شخصیت و مصلحت و آینده خود نتواند دفاع کند. اگر دشمن به این نتیجه رسید که جامعه دیگر نمیتواند از خودش دفاع کند، بدانید که تهدید جدی است و نیت دشمن عملی خواهد شد و ضربهاش را وارد خواهد کرد.» این عبارات، بخشی از سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ پنجم مرداد سال 1368 درباره تهدید نفوذ فرهنگی است.
محمد محمدی، کارشناس فرهنگ و هنر در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «میزان اهمیت نفوذ فرهنگی از منظر رهبر معظم انقلاب تا جایی است که تنها چند ماه از آغاز رهبریشان گذشته بود که نسبت به وجود چنین مسئلهای هشدار داده بودند؛ تنها کافی است سخنرانیهای ایشان را یکبار دیگر مرور کنیم. ایشان بهکرات نسبت به وجود چنین مسئلهای هشدار و تذکر دادند اما متأسفانه به دلیل عدم توجه نسبت به تذکرات و هشدارهای معظم له، امروز در جایگاهی قرارگرفتهایم که نفوذ فرهنگی ریشه دوانده است تا جایی که حتی برخی از مدیران، سیاستگذاران و تصمیمگیران در حوزه فرهنگ و رسانه به آن آلوده شدهاند و بهجرات عرض میکنم که حتی اگر نفوذی هم نباشند تحت سیطره نفوذها به انواع مختلف قرارگرفتهاند.»
وی تصریح میکند: «بنده بشخصه معتقدم که در دهه پنجم انقلاب، دیگر در حوزه مدیریت فرهنگی، اشتباه و خطا نداریم، بلکه با مسئله نفوذ مواجه هستیم؛ زیرا دوران آزمونوخطا گذشته است و باسابقه 41 ساله نظام و تجربیات کسبشده، قطعاً هر جا عمل سوئی رخ میدهد یا نفوذ است یا رد پای نفوذی است. اینکه مداوما از عنوان اشتباه نام ببریم کید و حیله دشمن است تا لایهها و عوامل اجرایی نفوذ مصون و پنهان بمانند. همانطور که عرض کردم متأسفانه در برخی موارد و در مناصب بالای مدیریت فرهنگی و رسانهای در این ایام شاهد نفوذ هستیم.»
چند مصداق از نفوذ فرهنگی
اما نمونههای عینی و مشخص نفوذ فرهنگی چیست؟ میتوان مصداقهای فراوانی را در این زمینه ذکر کرد.
محمدی در ادامه گفت وگو با گزارشگر کیهان، برخی از مصادیق «نفوذ» در عرصه فرهنگ و رسانه را این گونه بر میشمرد: «اینکه احساس کنیم نفوذ با نقاب و شنل مشکی سراغمان میآید یک تصور ساده انگارانه است؛ نفوذ شاخ و دم ندارد. نفوذ مگر به غیر این است که برخی از مدیران فرهنگی و رسانهای برای هنرمندانی مجوز تولید اثر هنری و رسانهای صادر میکنند که گوشبهفرمان برخی سفارتخانههای خارجی هستند و بهصراحت علیه انقلاب موضع میگیرند؟! نفوذ یعنی کارگردان و نویسندهای که خودش سبک زندگی اروپایی دارد، با تأیید بعضی از مدیران برای سبک زندگی خانوادههای ایرانی تصمیم بگیرد! نفوذ یعنی عدهای از مدیران فرهنگی صدر تا ذیل امکانات را در اختیار هنرمندانی قرار میدهند که ابداً و اصلاً اعتقادی بهنظام اسلامی ندارند! شما میبینید، بهعنوان نمونه کسی که صریحاً به همزیستی با حیوانات تظاهر میکند، خروجیاش همانی میشود که در سریالش هم این نوع سبک زندگی را نمایش و البته ترویج میکند. اینکه هنرمند علناً و بهصراحت در فضای مجازی سبک زندگی و اعتقاداتش را اعلام کرده حرجی نیست، اما سؤال این است که چرا فلان مدیر از او میخواهد تا چنین سریالی برای 80 میلیون ایرانی بنویسد؟ به نظرم اصل نفوذ در آن مدیر است و هنرمند در درجه بعدی قرار میگیرد.»
منشأ اصلی ویروس نفوذ
اما این اتفاقات از کجا به محیط فرهنگی ما و از آنجا به ذهن و روح مردم سرایت میکنند؟ چگونه میتوان مجاری نفوذ فرهنگی را مسدود کرد؟
علی ملوندی، کارشناس رسانه در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «در بحث نفوذ بیش و پیش از آنکه بخواهیم به دنبال نفوذیها بگردیم، باید به دنبال زمینهها و رخنههای موجود در سیستم که عامل تسهیل نفوذ است، باشیم. در نفوذ فرهنگی ماجرا قدری پیچیدهتر هم میشود و آن هم اینکه به سختی میتوان ارتباطات سیستمی میان افراد با نهادهای اطلاعاتی متخاصم یافت و به همین دلیل تا حد امکان باید روی همان بحث نخست یعنی انسداد زمینههای نفوذ کار کرد.»
وی به این پرسش که «چه زمینههایی عامل نفوذ فرهنگی است؟» این گونه پاسخ میدهد: «تصور میکنم مهمترین عامل نفوذ فرهنگی در کشور ما، نبود تعریف واحد از «اهداف فرهنگی» است. در شرایطی که ما با آن مواجهیم تقریبا کمتر میتوان دو مدیر فرهنگی پیدا کرد که تعریفشان از هدف کار فرهنگی و دستاوردی که بناست به آن دست یابند، یکسان باشد. هر کسی در گوشه و کنار نظام، بنا بر سلیقه و فهم خود، سازی را کوک کرده و به هر میزان که اختیار و بودجهاش به او اجازه بدهد، منویات فرهنگیاش را جلو میبرد.»
این روزنامهنگار معتقد است: «اختلافات در عرصه فرهنگی کاملا قابل درک و پذیرش است اما آن چیزی که ما با آن مواجهیم بلبشویی است که هم مردم را سرگردان کرده هم اهالی فرهنگ و هنر را. وجود چارچوبهای شفاف و دقیق و به دور از کلیگوییهای مرسوم، میتواند هم زمینه را برای نفوذ ببندد و هم عاملی برای رشد استعدادها در عرصه فرهنگ شود.»
محمد محمدی، کارشناس فرهنگ و هنر نیز در این باره به گزارشگر کیهان میگوید: «متأسفانه مقوله نفوذ که در حوزه فرهنگ و هنر ما ریشه دوانده یکطرف ماجراست اما تأسفآورتر اینکه مدیران تصمیمگیر نیز آلوده و جذب نفوذ شدهاند و متأسفانه هر بار که ماجرای نفوذ در سطح وسیعی مطرح میشود نوک پیکان به سمت هنرمندان نشانه میرود و آن مدیران و اصطلاحاً اصلکاریها خود را در حاشیه امن قرار میدهند؛ بنده معتقدم که هنرمند نیز خطا میکند و در آن شکی نیست و باید سزای عملش را ببیند، اما ابتدا آن مدیر تصمیمگیر را باید مورد پرسش و مطالبه قرارداد. بهطور مثال، در عرصه تئاتر کارگردانی که شدیداً تحت تأثیر یکی از سفارتخانههای اروپایی قرار دارد و حتی بعد از مهمانی که با حضور رایزنهای فرهنگی و اقتصادی دو کشور اروپایی در منزلش برگزار و بازداشت نیز شد با حمایت جمعی از مدیران فرهنگی کشور بهسرعت بعد از آزادی موقت نمایشی را به روی صحنه برد، آنهم نمایشی با مضمونی سفارتخانه پسند؛ همانطور که عرض کردم ریشه و اصل مسئله نفوذ به مدیرانی برمیگردد که بستر را برای این طیف از هنرمندان فراهم میکنند. بنابراین برای ریشهکن شدن نفوذ فرهنگی، میبایست در گام نخست با شجاعت و روحیه انقلابیگری عرصه را از لوث وجود چنین مدیرانی ولو در نقاط حساس فرهنگی هم که باشند پاک کرد. مطمئن باشید با پاکسازی مدیران آلوده به نفوذ و یا تعدیل مدیرانی که تحت تأثیر افراد نفوذی قرار گرفتند هنرمندان جذبشده نیز خودبهخود محو و یا اصلاح میشوند.»
رسانه ها؛ مجرای نفوذ فرهنگی
یکی از اصلیترین مجراهای نفوذ فرهنگی، رسانههای مختلف بودهاند. اهمیت و حساسیت نفوذ در رسانهها به این دلیل است که رسانه، اصلیترین ابزار پویایی و انتشار فرهنگ در سطح جامعه محسوب میشود.
سعید مستغاثی، منتقد سینما و کارشناس رسانه در این باره به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «طی سالهای اخیر نفوذ در رسانههایی مانند تلویزیون، سینما و روزنامهها، بیشتر فکری بوده است. این نفوذ هم مربوط به امروز و دیروز نیست؛ نفوذ فرهنگی به هجوم فرهنگی 200 ساله به کشور ما بر میگردد که از سوی مراکز غربی از اوایل دوران قاجار شروع شد و با حضور فراماسونها در دانشگاهها و مدارس جدید و روزنامهها و تئاتر و ادبیات و بعد سینما و تلویزیون در نیم قرن اخیر، عمق بیشتری یافت و گستردهتر شد.به همین ترتیب جریان نفوذ فکری در جامعه ایران گسترش یافت و با اینکه در زمان انقلاب سیستم سیاسی دگرگون شد اما آن جریان فکری نفوذی آمیخته به سکولاریسم با هدف اسلام زدایی باقی ماند.»
وی میافزاید: «یکی از نمودهای این تفکر، جدا کردن مباحث معارفی و قرآنی از سایر بخش هاست. اینکه میگویند در گروه فیلم و سریال یا مسابقه و سرگرمی جای قرآن و معارف نیست بلکه محل سرگرمی و هنر است، یعنی سکولاریسم محض! ریشه این نوع تقسیم و تفکر به همان اتفاقات 200 سال قبل که عرض کردم بر میگردد. درحالی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی در همه بخشها باید اسلامی و قرآنی باشد. در همین حال انواع نفوذهای فرهنگی از طریق ماهواره، اینترنت و فضای مجازی نیز به وجود میآیند و بر ذهن برنامهسازان و سریالسازان اثر میگذارند.یعنی متاسفانه اغلب سریالسازهای ما تحت تاثیر این شبکهها درست همان مسائل را تکرار میکنند و اکثرا تحت تاثیر فضای قبل از انقلاب هستند.»
رئیس پیشین انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی تأکید میکند: «البته بخش زیادی از عرائض بنده برمیگردد به برخی مسئولان و متولیان رسانه ملی که در حقیقت این مسائل را جدی نمیگیرند و منتقدان و خیرخواهان را دچار توهم توطئه میدانند. در واقع اصل و اساس و متهم اصلی نفوذ فرهنگی در رسانه ملی، برخی از مدیران هستند؛ وقتی به شبهسلبریتیهای بیسواد آنقدر اعتماد میکنند که تلویزیون را به دستشان میدهند یا به خاطر شیفتگی به یک سری از این شبهسلبریتیها بودجههای میلیاردی هزینه میکنند به خاطر یک توهم به نام اضطراب آنتن و این تفکر که تماشاگر بهتر است پای تلویزیون خودمان بنشیند تا ماهواره (درحالی که گاهی همان خوراک ماهواره را به خورد مردم میدهند و این اثرش خیلی بدتر است.) مشکل این است که برخی از مدیران،نفوذ فرهنگی را اصلا نفوذ نمیدانند، بلکه به خیال خودشان استاندارد رسانه به حساب میآورند و متاسفانه این تفکر در سطح مدیران متوقف نشده و در سطح بسیاری از برنامهسازان وجود دارد؛ عده قلیلی هستند که آن را متوجه شده و تشخیص میدهند و سعی میکنند با آن مقابله کرده و مخالف آن جریان حرکت کنند.»
مستغاثی، درباره روش مقابله با نفوذ فرهنگی نیز میگوید: «راهحل این است که مقابله با جریان نفوذ و برپایی یک جریان مستقل رسانهای به دور از امواج غربی به مطالبه عمومی جامعه تبدیل شود، نیروهای انقلابی تکلیف دارند که وارد صحنه شوند، کار ایجابی کنند، مستند بسازند، روشنگری کنند و فضا و ساختاری ایجاد شود که در مقابل جریان غرب گرا و نفوذی واکسینه باشد تا نفوذ فرهنگی ایجاد نشود.»
این گزارش در روزنامه کیهان منتشر شده است.
مطالب بیشتر از من را در تلگرام دنبال کنید: https://t.me/arashfahim1396
نگاهی به پرفروش ترین فیلم های سال...
ما را در سایت نگاهی به پرفروش ترین فیلم های سال دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : arashfahim بازدید : 225 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 5:28