رخدادهای خیابانی و آشوبهای سال 1401 در کنار همه زشتی و تلخیهایش، جنبههای مثبتی هم دارد؛ یکی اینکه برخی چهرهها و به اصطلاح سلبریتیهایی که «کُنه»وار به منابع مالی چسبیده بودند و با بیدرایتی برخی مدیران، از دستمزد نجومی برخوردار بودند و ریالی هم مالیات نمیپرداختند، در این بزنگاه از خودشان کشف حجاب کردند. تعدادی از نامدیران با سادهانگاری و خوشباوری و نگاه سطحی به «جذب حداکثری» طی سالهای متمادی، مار در آستین پرورده بودند و پولهای مردم را پای افرادی هزینه کردند که در نهان، تبلیغاتچی دشمنان مردم بودند. شبیه حادثه تروریستی حرم شاهچراغ شیراز، سالهاست در عرصه فرهنگ و هنر و رسانه هم رخ میدهد؛ در این فضا هر روز شاهد نفوذ افرادی بودهایم که وقتی خود را به صفوف مردم رساندند، فکر و فرهنگ و سبک زندگی مردم را به رگبار بستند! واقعا جای سؤال است چرا با وجود به حاشیه رانده شدن برخی بازیگران دردمند و مردمدار، بعضی افراد که از ابتدا معلوم بود اسب خود را زین کرده تا با امکانات عمومی شهرت پیدا کنند و از این شهرت برای گرفتن اقامت و کار در رسانههای خارجی استفاده کنند، این همه میدان خودنمایی و بروز یافتند؟!
باید افرادی که زمینه رشد و مشهور شدن رقاص عروسی ساسی مانکن که به کاباره من و تو پیوستند را فراهم کردند محاکمه شوند. افرادی که با بودجه عمومی اقدام به بردن یک بازیگر زن به هیروشیما کردند که در هفتههای اخیر بر دمیدن در آتش آشوب و خشونت اصرار دارد– بازیگر زنی که حتی در مراسم بزرگداشتش هم از نیش و کنایه زدن به انقلاب خودداری نکرد- باید امروز پاسخگو باشند و این بودجه را به مردم بازگردانند. چرا باید برخی مبتذل سازان که حتی فیلمنامهشان نیز از تهی سرشار است و از ابتدا مشخص است که زباله خواهند ساخت، مجوز ساخت بگیرند و بعدا معترض شوند که چرا دولت به آنها پول نمیدهد تا زبالهسازی کنند؟ برخی روسا تصور میکنند که با واریز مبالغ چند ده میلیاردی، درحال جذب یک سلبریتی هستند و میتوانند بر او احاطه داشته باشند.
درحالی که پرداخت چنین دستمزدهایی، منجر به فساد سلبریتی و فاصله گرفتن روزافزون او از مردم خواهد شد. حتی به تعبیر یکی از منتقدان، در این فضا، افرادی به کار دلالی اتصال سلبریتی به تهیهکننده مشغول بودند و چه مبالغی که در این فرآیند «سلبریتی سالاری» رد و بدل نشده است!
اینها همه نشان دهنده یک ساختار معیوب و دچار اختلال در مدیریت فرهنگی و رسانهای کشور است. اما التهابات و اتفاقات یک ماه و نیم اخیر فرصتی است برای تغییر و بازسازی نظام چهرهسازی کشورمان. الان فرصتی است برای اینکه اولا از هنرمندانی دلجویی شود که در شرایطی نامتوازن، غریب ماندند و غریبهوار زیستند؛ چرا افرادی که استادان این عرصه هستند و به گردن رسانهها و مدیران و نظام فرهنگی ما حق دارند، ماهها و بلکه سالها بیکار میمانند و در تنگنا و مهجوریت عمرشان را میگذرانند؟ عدالت در تقسیم امکانات برای فعالیت چهرههای هنری نه تنها موجب بالندگی و پویایی فرهنگی خواهد شد بلکه مانع تفرعن بعضی سلبریتیها میشود. ثانیا؛ باج دادن به سلبریتیها، یک ترفند پوسیده و منفعلانه است. مصونیت و آزادی مطلق چهرههای مشهور در صدور رأی و نظر غیرکارشناسی، معافیت آنها از پرداخت مالیات با وجود برخورداری از دستمزد کلان، وارفتگی برخی مدیران در مقابل آنها و... از عوامل زمینهساز بحران آفرینی سلبریتیهاست که نیازمند تغییر است.
نگاهی به پرفروش ترین فیلم های سال...
ما را در سایت نگاهی به پرفروش ترین فیلم های سال دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : arashfahim بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 19:59