چیپ و ناراست
سینما با همه قدرت، زیبایی و تأثیرگذاریاش؛ اما بیرحم است. اگر یک سینماگر نتواند خودش را بهروزرسانی و باورها و توانش را بازسازی کند، اگر نگاه یا روح و فکرش کژتابی داشته باشد، أثری که خلق میکند یا فیلمی که میسازد، خیلی زود دستش را رو میکند و ضعف او را به شدیدترین شکل ممکن فاش میسازد! اتفاقی که چند سالی است برای یک کارگردان جوان در حال رخ دادن است؛ کارگردانی که شروعی پرفروغ داشت و امروز گویی ذوق و هنرش به غروب رسیده است! باور کردنی نیست که سازنده فیلم «چپ، راست»، همان نویسنده فیلمنامه «طلا و مس» است حتی «فرشتهها با هم میآیند» هم باز با «چپ، راست» فاصله نجومی دارد و باز هم حتی «اکسیدان» در مقابل فیلم اخیر حامد محمدی، یک شاهکار است او سینماگری است که مثل «مورد عجیب بنجامین باتن»، مسیری معکوس را در پیش گرفته و هر أثر او ضعیفتر از قبلی و هر گام، او را چند قدم عقبتر میبرد. فاصله اولین مخلوق سینمایی حامد محمدی؛ یعنی «طلا و مس» با جدیدترین ساختهاش «چپ، راست» مثل تفاوت آسمان با زمین، نه، هزاران متر زیر زمین است «چپ، راست» به «کمدی سیاسی» ملقب شده است؛ اما بهواقع نه کمدی است و نه سیاسی، چون اساسا «فیلم» نیست که بخواهد در ژانر و گونه تقسیمبندی شود، بلکه مجموعهای از کلیپ است که به هم پیوسته و فیلم نامیده شده! حتی شروع فیلم که حادثه مهم و اصلی فیلم است - جابهجا شدن نوزادان تازهمتولد - آنقدر باسمهای و غیرمنطقی رخ میدهد که باورپذیر نیست. «چپ، راست» هیچ عنصر و نشانهای که رنگ و بوی هنر و سینما داشته باشد را ندارد؛ نه فراز و نشیب روایی و داستانی دارد، نه منطق درام، نه خود درام و نه حتی بازی و بازیگری. حامد محمدی در این فیلم به قدر مردم عادی هم توان خلق موقعیت کمدی ندارد؛ شگفتا که «چپ، راست» حتی به قدر کلیپهای فضای مجازی که کاربران میسازند و منتشر میکنند هم مخاطب را نمیخنداند به همین دلیل هم با وجود همه فضاسازیهای تبلیغاتی که برای این فیلم صورت گرفت و این همه صفت «توقیفی» که به آن بستند؛ اما فقط 13 میلیارد تومان برای آن فروش در پی داشت؛ جالب اینکه فروش این فیلم در سال 1401 از انیمیشنهای «بچه دلفینی» و «لوپتو» هم پایينتر بود.
الان هم در اکران برخط بعید است مخاطبی پای تلویزیون یا گوشی تلفن همراه و صفحه رایانه، بتواند بیش از یکسوم فیلم را تحمل کند، چون «چپ، راست» فیلمی غیرقابل تماشا و دافعهانگیز است. اما حامد محمدی در «چپ، راست»، مرزهای اخلاق را درنوردیده است؛ همه ضعف، بیدر و پیکری و پرت و پلا بودن فیلم به کنار، این أثر از نظر تصویرسازی اجتماعی و انسانی هم مردود و محکوم به زیر پا گذاشتن اخلاق است، چون نگاهی غیرانسانی و دور از اخلاق از یک طیف جامعه به نمایش درآورده است؛ در توضیح منتشر شده درباره طرحواره یا خلاصه داستان «چپ، راست» آمده است: «داستان این فیلم که بر اساس واقعیت میباشد، داستان دو خانواده است که فرزندان آنها در بدو تولد جابهجا شده و ازاینرو مشکلاتی را سر راه این دو خانواده میگذارد.
خانواده اول با بازی رامبد جوان و سارا بهرامی، فوقالعاده مذهبی بودهاند و خانواده دوم با بازی پیمان قاسمخانی و ویشکا آسایش، برعکس خانواده اولاند.» اما تمام تمرکز و تلاش حامد محمدی در «چپ، راست» این بوده که خانواده دوم را که در شناسنامه فیلم با عنوان «فوقالعاده مذهبی» معرفی شدهاند، در هم شکند و تصاویری مشمئزکننده و زشت از آنها بسازد.
میتوان از هر تفکر، طیف و جناحی انتقاد کرد و حتی مخالف؛ اما چون سازنده این فیلم، توان نقد نداشته، به جای آن به سمت تحقیر و توهین رفته است، حتی نگاه فیلم به بشیر کشاورز (رامبد جوان) که نماینده یک طیف از جامعه است، نوعی تصویرسازی غیرانسانی است. صحنههای شنیع و مهوع عشقورزی بشیر به همسرش، کارکردی غیر از محصور و مغروق نمایش دادن او در غرایز ندارد. همین زاویه دید و تلاش برای ارائه کاریکاتوری حیوانی از یک طیف جامعه در «چپ، راست» باعث شده فیلمساز هم از غنیسازی روایت فیلمش باز بماند و هم اینکه لایه مثلا سیاسی فیلم، بهشدت چیپ، سطحی و شعارزده از آب دربیاید؛ یعنی خود فیلم حتی از شعارهای پی در پی بشیر کشاورز در فیلم هم شعاریتر شده است این مسیر اشتباهی است که حامد محمدی در آثار اخیرش در پیش گرفته و در «چپ، راست» به اوج خودش رسیده است؛ اما بهواقع این روند، هم نوعی خودزنی محسوب میشود و وجهه این فیلمساز را به دست خودش تخریب و تضعیف میکند و هم اینکه به افزایش دوقطبیسازی و پمپاژ نفرت بین اقشار و طیفهای مختلف جامعه، منجر
میشود. هر چند که از این نظر خوشبختانه - چنین فیلمی، توان تأثیرگذاری و جریانسازی اجتماعی ندارد.
باید به هوش و سواد افرادی که به فیلمنامه این أثر مجوز ساخت دادهاند، انتقاد کرد که چگونه چنین متن نازل و غیر فیلمیکی را قابلساخت بهعنوان فیلم سینمایی تشخیص دادهاند و باید به گروهی که به این فیلم مجوز نمایش دادهاند، آفرین گفت که باعث شدهاند معلوم شود «چپ، راست» و سازندگان پر ادعای آن، تا چه حد دستشان از هنر، سینما، کمدی و سیاست خالی است و پشت واژه فیلم توقیفی برای خودشان اعتبارسازی میکردند و باید تأسف خورد برای تهیهکننده، مؤلف و صاحب سبک و سیاقی که باعثوبانی خلق آثار معتبری چون «بازمانده»، «زیر نور ماه»، «مارمولک»، «طلا و مس»، «مسافر ری» و... بوده؛ اما چند سال است که با یک طناب پوسیده، به سمت تهیه و سرمایهگذاری برخی از بدترین فیلمهای سالهای اخیر رفته است.
نگاهی به پرفروش ترین فیلم های سال...
ما را در سایت نگاهی به پرفروش ترین فیلم های سال دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : arashfahim بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1402 ساعت: 13:15